هنر آلمان

«آلمان» با مرزهای کنونی، از قرن نوزدهم به عنوان یک کشور واحد شناخته می‌‎شود. تعیین مرزهای آن در دوره‌های پیشین، فرآیندی بسیار پیچیده است. برای دوره‌های قبلی، «هنر آلمان» اغلب شامل هنرهایی می‌شود که در مناطق آلمانی‌زبان از جمله اتریش، آلزاس، سوئیس و شهرها یا مناطق شرقی مرزهای آلمان مدرن تولید می‌شدند.

تا پیش از قرن نوزدهم

اگرچه در منابع انگلیسی زبان، «هنر آلمان» در دوره‌ه‌های پیشین، نسبت به «هنر ایتالیا» و «هنر فرانسه» کمتر مورد توجه قرار گرفته است، اما بدون شک نقش مهمی در توسعه هنر غرب، به ویژه هنر سلتیک، هنر کارولینگی و هنر اوتونی ایفا کرده است.

در دوره‌ی روشنگری، نویسندگان آلمانی به نظریه‌پردازان و منتقدان برجسته‌ی هنر جهان تبدیل شدند. یوهان یواخیم وینکلمان، گوته و فریدریش شیلر از جمله نویسندگانی بودند که در تحلیل هنر متون فراوانی نگاشته‌اند که در سرتاسر جهان، مشتاقانه خوانده شد.

«ظهور هنر» به موضوع اصلی گمانه زنی‌‌های فلسفی اندیشمندان آلمانی تبدیل شد. با ظهور کتاب نقد داوری «امانوئل کانت» در سال 1790، متون آلمانی‌زبان در مورد فلسفه‌ی هنر به تمام جهان صادر شد. با انتشار متون «هگل» در مورد زیبایی شناسی، فیلسوفان آلمانی در جهان هنر بیشتر مورد استقبال قرار گرفتند. دانشگاه‌های آلمان، اولین دانشگاه‌هایی بودند که «تاریخ هنر» را به عنوان یک موضوع آکادمیک تدریس می‌کردند.

هنر در آلمان مدرن

کشور آلمان مدرن با نام رسمی «جمهوری فدرال آلمان» کشوری واقع در قاره‌ی اروپا است. آلمان از شمال با دریای شمال و دریای بالتیک مرز مشترک دارد. همچنین از شمال با دانمارک، از جنوب با اتریش و سوئیس، از شرق با لهستان و جمهوری چک و از غرب با فرانسه، لوکزامبورگ، بلژیک و هلند همسایه است. هنر آلمان در نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم به موازات سایر کشورهای اروپایی، سبک‌های هنری «رمانتیسم» و «ناتورالیسم» را توسعه داد.

از قرن بیستم، هنر در کشور آلمان در خدمت سیاست قرار گرفت. در اوایل قرن بیستم،  تولید آثار هنری به سبک گروتسک در این کشور  رونق گرفت. هنرمندان آلمان در دوره‌ی وایمار، سبک‌های پسااکسپرسیونیستی را دنبال می‌کردند.

تمام شکوفایی هنر آلمان، با ظهور نازی‌ها به نابودی کشیده شد. در این دوره جز معدود تولیداتی که در خدمت رایش بودند، هنر در این کشور منحط شناخته می‌شد. تعداد کثیری از هنرمندان، اندیشمندان و فیلسوفان آلمانی مجبور به مهاجرت شدند. گرایش‌های هنری آلمان پس از جنگ جهانی دوم را می‌توان به طور کلی به «رئالیسم سوسیالیستی» در آلمان شرقی کمونیستی و انواع جنبش‌های بین‌المللی از جمله «نئواکسپرسیونیسم» و «مفهوم گرایی» در آلمان غربی تقسیم کرد.

آلمان مدرن همواره جزو مهم‌ترین کشورهای اروپایی در زمینه‌ی پیشبرد علم و هنر بوده است.  هنر آلمان (به آلمانی: Duitse kunst) شامل اشکال مختلف معماری، سینما، ادبیات، موسیقی و هنرهای تجسمی، تئاتر و هنرهای اجرایی می‌شود. الته نمی‌شود نفش کلیدی فلسفه  در کشور آلمان را نادیده گرفت.

“هلموت کراوزر” و نمایشنامه‌ی “پوزه چرمی”

هلموت کراوزر (helmut krausser) را در تمام دنیا با شعرها و رمان‌هایش می‎‌شناسند. نویسنده‌ی آلمانی که تاکنون بیش از ده‌ها رمان به چاپ رسانده و از معروف‌ترین آثارش برای ساخت فیلم‌های سینمایی، اقتباس شده است. ادامه مطلب

سینمای آلمان

صنعت فیلم‌سازی در آلمان را می توان در اواخر قرن نوزدهم جستجو کرد. سینمای آلمان کمک‌های فنی و هنری عمده‌ای به فناوری اولیه فیلم، پخش و تلویزیون داشت. بابلسبرگ ( چیزی مشابه هالیوود ) با ادامه مطلب

یوهان سباستین باخ تا 50 سال پس از مرگش ناشناخته بود!

یوهان سباستین باخ متولد 21 مارس  1685 آهنگساز موسیقی باروک، مشهورترین عضو یک خانواده بزرگ موسیقی‌دانان شمال آلمان است. باخ به طور کلی به عنوان یکی از بزرگ‌ترین آهنگ‌سازان زمان شناخته می‌شود. او در طول ادامه مطلب

ریشه‌های اکسپرسیونیسم جنبش مهیج مبتنی بر تجربه عاطفی

اکسپرسیونیسم (Expressionism) یک حرکت در هنر مدرن، مخصوصا شعر و نقاشی است. این مکتب هنری در آلمان قرن بیستم آغاز شد. در اکسپرسیونیسم، هنرمند تلاشی برای بازنمایی واقعیت به شکلی که هست ندارد. چیستی اثر ادامه مطلب

مشاهده بیشتر