0

“شب های روشن” بهترین فیلم اقتباسی تاریخ سینمای ایران

فیلم شب های روشن فرزاد موتمن

فیلم “شب های روشن” به کارگردانی فرزاد موتمن یکی از فیلم های ماندگار سینمای ایران است. یک فیلم شاعرانه با بهره مندی از ماهیت ادبی رمان مشهور ” شب‌های روشن” اثر داستایوفسکی، که فیلم‌نامه‌ی آن را سعید عقیقی به رشته‌ی تحریر درآورده است. فرزاد موتمن کارگردانی است که اگر به کارنامه‌ی فیلم سازی او نگاهی بیاندازیم، فراز و نشیب‌های زیادی داشته است. گاه مجبور به ساخت فیلم‌هایی برای گیشه شده است اما هر وقت سراغ دل‌مشغولی‌های خودش رفته، فیلمی کم نظیر ساخته که شب‌های روشن را می‌توان یکی از همین فیلم‌ها دانست.

به راستی همین یک فیلم کافی است تا نام فرزاد موتمن را در لیست کارگردانان بزرگ سینمای ایران قرار داد. فیلم “شب‌های روشن” اولین حضور جدی “هانیه توسلی” و “مهدی احمدی” به عنوان بازیگر در عرصه‌ی سینماست. بازی هر دوی آن‌ها به خوبی در این فیلم دیده شد و بعد از آن، هانیه توسلی به یکی از ستاره‌های سینمای ایران تبدیل شد و مهدی احمدی با حضورش در فیلم‌های گزینش شده‌ای که به حال و هوای شخصی او نزدیک است، به عنوان یکی از چهره‌های شناخته شده‌ی سینمای ایران تبدیل شد. هنوز هم پس از گذ فیلم شب‌های روشن به عنوان بهترین اثر اقتباسی سینمای ایران یاد می‌شود.

فیلم شب های روشن به کارگردانی فرزاد موتمن

در ادامه‌ی این مطلب ابتدا نگاهی به رمان مشهور ” شب‌های روشن” به قلم داستایوفسکی خواهیم انداخت. سپس سراغ فیلم‌هایی که با اقتباس از این اثر ادبی در سینمای جهان ساخته شده خواهیم رفت و در آخر فیلم شب های روشن به کارگردانی فرزاد موتمن را مورد بررسی قرار خواهیم داد و چرایی اهمیت این فیلم در سینمای ایران را مورد بررسی قرار خواهیم داد. با ما همراه باشید.

درباره‌ی رمان “شب های روشن” اثر داستایوفسکی

در رمان داستایوفسکی شخصیت بی نام و نشانی که راوی داستان اوست، تمام شب‌هایش را با قدم زدن در خیابان‌های پطرزبورگ می‌گذراند. شخصیتی خیالباف که در برقراری ارتباط با سایر آدم‌ها دچار مشکل است و تنها در خلوت خودش، با سیر و سلوکی عاشقانه به دنبال خط پیوندی بین زندگی واقعی و خیالاتش است. ناستنکا دختر جوانی است که در یکی از این شب‌ها در سر راه او سبز می‌شود و به خیالبافی‌هایش دامن می‌زند. در عین حال ناستنکا همان خط پیوندی است که خیال‌پردازی‌هایش را به واقعیت‌های زندگی‌اش پیوند می‌زند. شبیه به شعله‌ای که یکباره گر می‌گیرد و بعد خاکستر می‌شود.

فیودور داستایوفسکی در مرور چند شب، روایتی عاشقانه را بین آن دو رقم می‌زند. هر دوی این شخصیت‌ها افرادی گم شده در زندگی واقعی‌شان هستند. هر دوی آن‌ها به خیال پردازی‌های یکدیگر دامن می‌زنند و در طی چند شب، آن‌چنان به هم نزدیک می‌شوند که جدایی بینشان غیر ممکن به نظر می‌رسد. اما پایان غافلگیر کننده‌ی این داستان، بال‌های پرواز خیال را می‌چیند و حقیقتی تلخ را نمایان می‌کند. اهمیت رمان شب‌های روشن که یکی از مهم‌ترین داستان‌های عاشقانه‌ی ادبیات روسی است، بر هیچ کس پوشیده نیست.

رمان شب های روشن اثر داستایوفسکی

رمان “شب های روشن” توسط مترجمان زیادی به فارسی برگردان شده است. مهناز مهری این کتاب را با نام “شب‌های سپید” ترجمه کرده که توسط نشر بهنود به چاپ رسیده است. قاسم کبیری این کتاب را با نام “شب های روشن و نازک دل” توسط نشر فردوس به چاپ رسانده است. نسرین مجیدی ، هانیه چوپانی و پرویز همتیان بروجنی از دیگر مترجمانی‌اند که اثر شاخص داستایوفسکی را ترجمه کرده و توسط انتشاراتی‌های مختلف به چاپ رسانده‌اند. اما بهترین ترجمه از این رمان به زعم نگارنده، ترجمه‌ی سروش حبیبی است که آثار دیگر داستایوفسکی را نیز مستقیما از زبان روسی به فارسی برگردانده است و رمان “شب‌های روشن” را نیز توسط نشر ماهی به چاپ رسانده است.

فیلم های اقتباس شده از رمان “شب‌های روشن”

فیلم سازان مختلفی در سرتاسر دنیا بارها از “شب‌های روشن” داستایوفسکی اقتباس کرده و فیلم‌هایی را ساخته‌اند. در ادامه لیستی از فیلم‌های اقتباس شده از این رمان را می‌خوانیم.

  • Le notti bianche (1957) by Luchino Visconti
  • Belye nochi (1960) by Ivan Pyryev
  • Chhalia (1960) by Manmohan Desai
  • Four Nights of a Dreamer (1971) by Robert Bresson
  • Shabhaye Roshan (2002) by Farzad Motamen
  • Iyarkai (2003) by Jhananathan
  • Ahista Ahista (2006) by Shivam Nair
  • Saawariya (2007) by Sanjay Leela Bhansali
  • Two Lovers (2009) by James Gray
فیلم ها بر اساس رمان شب های روشن داستایوفسکی

چرا “شب‌ های روشن” بهترین فیلم اقتباسی سینمای ایران است؟

اقتباس از آثار شاخص ادبی اتفاقی است که بارها در سینما شاهد آن بوده‌ایم. کارگردانان بزرگ سینما از جمله “برگمان” و “کوبریک” و … بارها از آثار ادبی اقتباس کرده و فیلم‌هایی را بر اساس آن‌ها ساخته‌اند. در ایران نیز بارها شاهد فیلم‌هایی بوده‌ایم که بر اساس آثار ادبی به تصویر کشیده شده‌اند. اما به راستی مولفه‌های یک اقتباس درست چیست؟

مهم ترین مولفه‌ی اقتباس از یک اثر ادبی در سینما، حفظ برخی از ویژگی‌های اثر اصلی است. در عین حال اگر آن اثر ادبی دچار تغییرات شخصی سازی شده‌ای نباشد، یک اثر اقتباسی به حساب نمی‌آید. اما مرز باریکی در این میان وجود دارد. وقتی فیلم شب‌های روشن فرزاد موتمن را می‌بینیم، کاراکترها و حال و هوای داستان با وجود این‌که کاملا منحصر به فرد هستند ( انگار که یک قصه‌ی مجزا از رمان داستایوفسکی است) اما به شدت به رمان نزدیک است. در واقع وقتی “مهدی احمدی” در نقش یک استاد دانشگاه در رشته‌ی ادبیات را در فیلم می‌بینیم، به نظر می‌رسد هیچ شباهتی به کاراکتر رمان داستایوفسکی ندارد، اما ویژگی‌های اصلی این کاراکتر در روایت فیلم کاملا مشهود است.

شب های روشن فیلم

قصه‌ای که در فیلم‌نامه‌ی “شب های روشن” به قلم سعید عقیقی به تصویر درآمده است، داستانی کاملا باور پذیر از جنس یک قصه‌ی عاشقانه‌ی ایرانی است. شاید مهم‌ترین ویژگی این اثر آداپته شدن با فرهنگ ایرانی است. این خود یکی از ویژگی‌های بارز در اقتباس از یک اثر خارجی زبان است.اقتباس‌های سینمایی برگرفته از آثار ادبی که به زبان و فرهنگ یک کشور دیگر مرتبط است، کار دشتواری است. چرا که در اغلب موارد، حال و هوای آن اثر ادبی چنان تاثیری در نویسنده‌ی فیلم‌نامه و حتی کارگردان می‌گذارد که در نهایت شاهد فیلمی خواهیم بود که با فرهنگ ما مطابقت ندارد. این عدم تطابق می‌تواند به یک ضعف بزرگ برای یک فیلم اقتباسی تبدیل شود.

در فیلم شب‌های روشن فرزاد موتمن ما یک روایت عاشقانه با مولفه‌های فرهنگ ایرانی مواجه هستیم. رمان داستایوفسکی اما این روایت عاشقانه شکل دیگری دارد. مهم‌ترین مساله این است که این همانندی و شباهت در عین حال که منحصر به فرد بودن اثر را در بر دارد، بیننده را به یاد اثر اصلی که رمان داستایوفسکی است می‌اندازد. در اغلب فیلم‌های اقتباسی سینمای ایران، این مرز باریک گاهی در هم شکسته می‌شود. یعنی با کاراکتر یا داستانی مواجه می‌شویم که یا شباهت بیش از اندازه‌ای با داستان اصلی دارد و به یک اثر منحصر به فرد تبدیل نمی‌شود و بیشتر شبیه به کاریکاتوری از اثر ادبی مذکور تبدیل می‎شود. یا بعضا اثر اقتباسی آنقدر با اثر اصلی فاصله دارد که تنها رنگ و بویی از آن اثر را گرفته و کاملا به یک اثر مجزا تبدیل می‌شود که به سختی می‌توان ویژگی‌های مشترک با اثر اصلی را پیدا کرد. همکاری مشترک سعید عقیقی و فرزاد موتمن به یک نمونه‌ی ایده‌آل از اقتباس سینمایی از یک اثر ادبی خارجی زبان تبدیل شود.

کلام پایانی “پرسه زنی‌های شبانه در خیابان‌های روشن”

فیلم شب‌های روشن را بارها دیده‌ام. خوب به یاد دارم اولین شبی که با فیلم شب‌های روشن مواجه شدم، به قدری برایم تاثیر گذار بود که پس از اتمام فیلم، با وجود اینکه شب از نیمه گذشته بود، بی محابا به خیابان زدم. ساعت‌ها در خیابان‌های پایتخت قدم زدم و شعرهایی که “سعید عقیقی” برای فیلم‌نامه‌اش انتخاب کرده بود را زیر لب زمزمه می‌کردم. وقتی برای اولین بار فیلم را دیدم، رمان شب‌های روشن را نخوانده بودم. بعد از خواندن رمان دوباره به تماشای فیلم نشستم و آنچنان از تماشای دوباره‌ی فیلم متاثر شدم که به کلی رمان داستایوفسکی و ظرافت ادبی او را از یاد بردم. فیلم‌نامه‌ی شب‌های روشن سعید عقیقی به مراتب برایم ملموس‌تر از رمان شب‌های روشن داستایوفسکی بود.

فیلم شب های روشن هانیه توسلی

من هم مثل کاراکتر فیلم شب‌های روشن این جنون را در خود داشتم که شب‌ها از خانه بیرون بزنم و تا خود صبح به تنهایی در خیابان‌های پایتخت قدم بزنم. بی آنکه با کسی هم‌کلام شوم. من هم مجذوب ساختمان‌های این شهر می‌شدم و احساس می‌کردم دیوارها را بهتر از آدم‌ها می‌شناسم.من هم با اتفاقاتی که در این فیلم می‌افتد مواجه شده‌ام. از گیر دادن‌های بی مورد مامورین گشت گرفته، تا ماشین‌هایی که تمام شب را در خیابان‌های خالی ویراژ می‌دهند و در سر راهشان به هر دختری می‌رسند، متلک پراکنی می‌کنند. همه‌ی این‌ها من را از آدم‌های این شهر دورتر می‌کرد و بیش از پیش به تنهایی و خلوت خود می‌کشاند. من بارها این فیلم را دیده‌ام. شب‌هایی که در آن روشنایی نیست. شب‎های تیره‌ای که تنهایی درونم بیداد می‌کند. شب‌هایی که فقط باید با پرسه زدن در خیابان‌های روشن شهر سپری شود.

خواندن رمان داستایوفسکی و دیدن فیلم‌های اقتباس شده از آن،برای تمامی افرادی که هر شب، با هجوم شالوده‌ای از تنهایی و خیال دست و پنجه نرم می‌کنند، ملموس و تکان دهنده است. اما تماشای فیلم شب‌های روشن فرزاد موتمن، می‌تواند این حجمه‌ی غریب را به هر بیننده‌تای انتقال دهد. شب های روشن تنهایی تنها یک عاشقانه‌ی ناکام نیست. روایتی است از تنهایی. روایتی که می‌تواند به آدم‌ها که هر روز و شب بی تفاوت در خیابان‌های پایتحت قدم می‌زنند تلنگری بزند. روایتی که یادمان می‌اندازد که در این ازدهام و بی سامانی، همه با خویشتن خویش تنهاییم…. آنچنان که رودکی می‌گوید “با صد هزار مردم ، تنهایی … بی صد هزار مردم ، تنهایی”

مطالب بیشتر بخون…

معرفی 6 عنوان از بهترین فیلم های سینمایی ایرانی که از نمایشنامه‌ها اقتباس شده است..!

چه فیلم هایی با اقتباس از رمان شب های روشن داستایوفسکی ساخته شده‌اند؟

Le notti bianche (1957) by Luchino Visconti
Belye nochi (1960) by Ivan Pyryev
Chhalia (1960) by Manmohan Desai
Four Nights of a Dreamer (1971) by Robert Bresson
Shabhaye Roshan (2002) by Farzad Motamen
Iyarkai (2003) by Jhananathan
Ahista Ahista (2006) by Shivam Nair
Saawariya (2007) by Sanjay Leela Bhansali
Two Lovers (2009) by James Gray

برچسب‌ها:

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مشاهده بیشتر