اشعار سینما، شاعرانهترین پلانهای سینماست. هر بار صفحهای تازه را ورق میزنیم و شعری از سینما را میخوانیم. فیلم عطش (Thirst 2009) به کارگردانی Park Chan-wook (پارک چان ووک) کاذگردان سرشناس سینمای کرده جنوبی، یک فیلم خاص و متفاوت است که با ماهیت و نگاه شاعرانه به سینمای ژانر وحشت پرداخته است. نقد فیلم عطش (Thirst 2009) رو در ادامه بخون…!
یادداشتی شاعرانه برای فیلم عطش (Thirst 2009)
عطش تعریف تشنگی است. میل شدید به بزرگترین و حیاتیترین نیاز انسان، یعنی نوشیدن. عطش تحملناپذیر است و مزید بر تحمل رنج و ریازت. اما این تعریف در فیلم عطش (Thirst 2009) معنای دیگری دارد. عظش زدگی کردن در قیاس با عطش حاودانگی. عطش خونآشامی که برای ادامهی حیات خود، مجبور به گذشتن از جان انسانهاست و یا بخشیدن موهبت جاودانگی به آنها. فیلم عظش به مثابه ماهیت زندگی انسانی است. وابسته به قدرت انتخاب. با این تفاوت که این بار یک انسان نیست که میبایست دست به انتخاب بزند، که یک خونآشام است. اما با استفاده از صناعت ادببی آِرونی، خوتآشام این داستان، نه یک موجود خونخوار و بی رحم، که یک کشیش است.کشیشی که عشق را میشناسد، رروح را میشناسد، و حالا برای مقابله با عطش بی حد ذاتیاش برای کشتن آدمهه، به مرگ هزار باره تن میدهد و در نهایت، به آقتاب خورشید سوزان سلام میگوید و به خاکستر بدل میشود.
پلان شاعرانهی فیلم عطش (Thirst 2009)
خلاصه داستان فیلم عطش (Thirst 2009)
فیلم عطش ، داستان کشیش معتقدی را به تصویر میکشد که به صورت داوطلبانه وارد بیمارستانی میشود که مشغول تحقیق بر روی بیماری واگیردار و ناعلاجاند. تنها آدمی که از این مهلکه جان سالم به در میبرد، همین کشیش است و همین امر به او تقدس میدهد. این تقدس در جایی به اوج خود میرسد که برای یک بیمار سرطانی دعا میکند و دست بر غذا آن بیمار شفا پیدا میکند!

جوایز و افتخارات فیلم عطش (Thirst 2009)
- جشنواره فیلم کن 2009
- برندهی جایزهی نخل طلایی
- برندهی جایزهی ویژهی هیئت داوران
- جشواره فیلم هنری چانسا 2009
- پارک چان ووک برندهی جایزهی بهترین کارگردانی
- سونگ کانگ-هو برندهی جایزهی بهترین بازیگر نقش اول مرد
- کیم هائه سوک برندهی جایزهی بهترین بازیگر نقش مکمل زن
- جایزه ناقوس بزرگ 2009
- کیم هائه سوک نامزد جایزهی بهترین بازیگر نقش مکمل زن
- جایزه فیلم اژدهای آبی 2009
- کیم هائه سوک برندهی جایزهی بهترین بازیگر نقش مکمل زن
- جو یئونگ-ووک برندهی جایزهی بهترین موسیقی فیلم
- نامزد دریافت جایزهی بهترین فیلم
- پارک چان ووک نامزد جایزهی بهترین کارگردانی
- سونگ کانگ-هو نامزد جایزهی بهترین بازیگر نقش اول مرد
- کیم اوک-بین نامزد دریافت جایزهی بهترین بازیگر نقش اول زن
- شین ها کیون نامزد دریافت جایزهی بهترین بازیگر مکمل مرد
- چانگ چانگ هو نامزد دریافت جایزهی بهترین فیلمبرداری
- جشنواره فیلم بهترین برش کارگردان (Director’s Cut) 2009
- ارک چان ووک برندهی جایزهی بهترین کارگردانی
- سونگ کانگ-هو برندهی جایزهی بهترین بازیگر نقش اول مرد
- جوایز فیلم آسیا 2010
- لی سون هیونگ برندهی جایزهی بهترین جلوههای ویژه
- سونگ کانگ-هو نامزد جایزهی بهترین بازیگر نقش اول مرد
- چانگ چانگ هو نامزد دریافت جایزهی بهترین فیلمبرداری
- جایزه هنری پکسانگ 2010
- نامزد دریافت جایزهی بهترین فیلم
- کیم اوک-بین نامزد دریافت جایزهی بهترین بازیگر نقش اول زن

نقد فیلم عطش (Thirst 2009)
پارک چان ووک در فیلم عطش (Thirst 2009) به سراغ سوژهی قدیمی خونآشامها رفته، اما خونآشام فیلم او با آنچه که پیش از این در فیلمها دیدهایم متفاوت است. خونآشامی که با مهربانی حاضر به تحمل عذاب و رنج فراوان است اما از به قتل رساندن آدمها بیشتر رنج میبرد و از این کار متنفر است.
در فیلم عطش، رفته رفته متوجه راز بزرگ کشیش میشویم. دلیل اصلی زنده ماندن او این است که به طور ناخواسته در بین آزمایشات پزشکی، گروه خونی او عوض شده و از او یک خونآشام ساخته است. در خلال این اتفاقات روایت عاشقانهای داستان را دراماتیکتر میکند. بیماری که شفا پیدا کرده و از یک خانوادهی ثروتمند است، کشیش را به خانه دعوت میکند. این خانواده با دختری که به سرپرستی گرفتهاند، شبیه به یک بردهی اثیر شده برخورد میکنند. دختر بیچاره که به عقد پسر (همان بیمار شفا یافته) درآمده، زندگی مشقت بار و سختی را پشت سر میگذارد. کشیش در همان برخورد اول با این دختر، غم بزرگی که در سینه دارد را در مییابد و در صدد رهایی او از این مشکل بر میآید.

بررسی کامل عطش (فیلم ۲۰۰۹)
فیلم Thirst 2009 (عطش) ، یک برگ درخشان در کارنامهی آثار هنری پارک چان ووک است. رابطهی خوب این کارگردان با ادبیات ( چان ووک در تمامی فیلمهایش نگاه ویژهای به ادبیات دارد) باعث شده تا در فیلم عطش، یک برداشت عجیب و دوستداشتنی از رمان «دراکولا» به قلم «امیل زولا» بسازد. در نقد فیلم Thirst 2009 باید نگاه دقیق و ریزبینانهای به تک تک اتفاقات داستان و پلانهای فیلم داشت. فیلمی که در آن عشق و مهربانی، در کنار یک خشونت بی وصف همگام میشود و دریچهی دیگری از احساسات را برای مخاطب باز میکند. در فیلم عطش پارادوکس شخصیت کشیشی که حالا به یک خون آشام تبدیل شده است، یک درام مهیج و زیبا را خلق کرده است. فیلمی که در لحظه به لحظهی آن سینمای شاعرانه در کنار سینمای وحشت قرار میگیرد.

” عطش ” بی حد و حصر کشیش برای ریاضت کشیدن و دریافت عمیقتری از هستی و زندگی، او را گرفتار داستانی میکند که حالا او تشنهی خون آدمهاست. کشیش در فیلم عطش (Thirst 2009) پیش از تبدیل شدن به یک هیولای خونخوار، تحمل زندگی را سخت و دشوار میدانست. او از زندگی کردن رنج میبرد، چرا که در اطرافش فقدان معنویت و روح را احساس میکرد. از همین رو حاضر به پذیرش یک مرگ خودخواسته با عملی خیرخواهانه شد و برای انجام آزمایشات پزشکی یک بیماری لاعلاج داوطلب شد. حالا این رنجش دوچندان میشود وقتی که فاصلهای بین خودش و آدمها احساس میکند. وقتی که به یک دراکولا تبدیل شده است.اما حرفی که چان ووک در پی بیان آن است، بیان دیگری از عشق است. عشق که به عنوان تنها عنصر وابسته به روح در انسانها کمرنگ شده. عشق که خون را در رنگهای هر انسانی جاری میکند. اما به وضوح در فیلم عطش میبینیم که کشیش بجز در وجود دختر کارگر، در هیچ انسانی عشق را نمییابد. با این حال کشیش حاضر به خونخواری و مرگ انسان نیست. در حالی که برایش هیچ زحمتی ندارد.

فیلم « عطش » یک فیلم ترسناک عاشقانه، با درونمایهای فلسفی
در نقد فیلم عطش (Thirst 2009) ، باید به نبوغ پارک چان ووک تبریک گفت که توانسته با چنین ظرافت و زیبایی چند ژانر مختلف سینمایی را با هم ترکیب کند. تلطیق فضا و خطکشیهای درست کارگردانی شده، مخاطب را هر لحظه به وجد میآورد و در طول تماشای فیلم، گاهی هیجان تماشای یک فیلم اکشن، گاهی اندوه یک درام عاشقانه و گاهی ضعف و دلهرهی تماشای یک فیلم ترسناک را تجربه میکند. البته که تلفیق ژانرهای مختلف سینمایی یکی از علایق همیشگی کارگردانان سینمای آسیای شرقی است و پیش از این نیز کارگردانان سرشناسی از جمله تاکاشی میکه کارگردان معروف سینمای ژاپن، در این امر پیشقدم بودهاند. اما دقت و هوشمندی پارک چان ووک در فیلم عطش، این تکنیک سینمایی را به اوج خودش رسانده است. در حالی که در انتهای فیلم، مخاطب هم یک فیلم ژانر وحشت دیده است، هم یک فیلم اکشن و هم یک درام عاشقانه و در عین حال، میتواند فیلم عطش را یک فیلم فلسفی و روانشناسانه بداند.

فیلم Thirst 2009 سرشار از پلانهای شاعرانه است. البته شعرهایی که آرایههای ادبی را در کنار دهان پریشی شاعرانه قرار میدهد. در یکی از سکانسهای تاثیر گذار این فیلم، کشیش در حال نواختن فلوت است و ملودی آرام بخش و روح نوازی را مینوارد اما کمی بعد، خون از حنجرهاش بیرون میزند و از تمام سوراخهای نی فوران میکند. در سکانس دیگری که در این ویدئو به نمایش در میآید، دختر در نیمه شبی تاریک، از کابوس پریده و مجنون و شیدا با پای برهنه به خیابان میزند. کمی بعد در مسیر راه کشیش قرار گرفته، راهش را کج میکند و میدود. کشیش که حالا یک خونآشام با قابلیتهای فوقالعاده است، دختر را در یک لحظه به آغوش میکشد و کفشهای خود را از پا درآورده و در اختیار دختر پابرهنه میگذارد.
نظرات کاربران